روزنامه‌نگاری گفت‌و‌گو / تمرین روزنامه‌ نگاری گفت‌وگو

ساخت وبلاگ

مطبوعات همواره از جنگ ها و برخورد ها تغذیه کرده اند. خوراک اصلی رسانه ها خبرهای روزنامه نگاران ریسک پذیر عرصه های نبرد بوده و هست اما حالا، به نظر می رسد در این شکل تازه از روزنامه نگاری که با عنوان روزنامه نگاری گفت و گو مطرح شده، رسانه ها به جای وام گرفتن از حوادث، بستری برای حل مناقشات و پایان دادن به عدم درک ها و افزایش تفاهمند. با دکتر هادی خانیکی، استادیار علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و اندیشمند عرصه گفت و گو، در این باره مصاحبه کردیم. دکتر خانیکی در جواب سوال هایمان درباره روزنامه نگاری گفت و گو از مبنای فلسفی تازه ای در فعالیت رسانه ای صحبت کرد که ارزش های خبری و چگونگی مواجهه با رویداد ها را دگرگون می کند.

- مکالمه دو شخصیت در یک فیلم، یک دیالوگ در یک رمان یا یک میزگرد در تلویزیون و... نمایش گفت و گو در رسانه است که می تواند باعث ترویج گفت و گو و افزایش تفاهم شود. آیا روزنامه نگاری گفت و گو محدود به همین تلاش های رسانه ای و شکل های کاربردی است؟

طرح روزنامه نگاری گفت و گو یا فهم روزنامه نگاری گفت و گو نیاز به یک مقدمه دارد که اگر به آن مقدمه بپردازیم می توانیم اشکال و صورت بندی های روزنامه نگاری گفت و گو را در یابیم. تاکید مفهوم روزنامه نگاری گفت و گو درواقع رفتن به سراغ روزنامه نگاری با مبنای جدید است. براساس همین مبنای متفاوت این روزنامه نگاری با روزنامه نگاری رایج که عمدتا در چارچوب روزنامه نگاری برخورد تعریف می شود، متفاوت خواهد بود. ببینید چه چیزی در روزنامه نگاری متعارف یا رایج خبر هست؟ یکی از ارزش های خبری روزنامه نگاری رایج برخورد است. یکی از آن ها شهرت است. یکی از آن ها شگفتی است، دیگری مجاورت جغرافیایی و معنوی است. نمی گویم همه اما بعضی از این ارزش ها معطوف به گفت و گو نیست. یعنی وقتی شهرت مبنای نوعی روزنامه نگاری یا شکلی از روزنامه نگاری قرار بگیرد، طبیعتا خبر بر مبنای عنصر که (Who) پررنگ می شود. ولی در آن چیزی که تحت عنوان روزنامه نگاری گفت و گو از آن حرف می زنیم الزاما خبر، خبر که (Who) نیست. اولین ضرورتی که روزنامه نگاری گفت و گو مطرح می کند و یونسکو هم به همین دلیل وارد این بحث شده و عرصه آکادمیک هم باید به همین دلیل به روزنامه نگاری گفت و گو بپردازد این است که در این نوع نگاه، فلسفه روزنامه نگاری با آنچه که امروز رایج است متفاوت است، و وقتی فلسفه روزنامه نگاری متفاوت شد، نیازمند تئوری و نظر ورزی هستیم و البته تجربه و مهارت. چه زمانی ما روزنامه نگاری گفت و گو خواهیم داشت؟ وقتی که نظریه های معطوف به این روزنامه نگاری را چه در عرصه های آکادمیکش و چه در عرصه های تجربی اش بپذیریم و دنبال این باشیم که در پشت این روزنامه نگاری نظریه نهفته باشد. یعنی روزنامه نگار ها را از سطح تکنسین های ارتباطی ارتقا بدهیم به سطح کسانی که صاحب نظر هستند. تمام مصداق هایی که گفتید مثل یک میزگرد یا یک دیالوگ در کتاب یا یک رابطه دوستانه... می تواند روزنامه نگاری گفت و گو باشد و می تواند نباشد. من در جای دیگری به تفاوت گفت و گو و شبه گفت و گو، و تفاوت ارتباط و گفت و گو پرداختم. هر ارتباطی الزاما گفت و گو نیست و اینکه هر رسانه ای به معنی ارتباط نیست. خیلی وقت ها یک مطلبی را می خوانیم یا به یک پدیده نگاه می کنیم ولی آن ما را متوجه نمی کند. وقتی چنین چیزی در عرصه ارتباطات وجود دارد یعنی هر رسانه ای مساوی با ارتباط نیست و هر رسانه ای مبتنی بر گفت و گو نیست و وقتی درتعریف گفت و گو داریم که گفت و گو با مشارکت طرفین برابر یک مفهوم مشترک خلق می شود، این یعنی یک مبنای تئوریکی لازم داریم برای اینکه روزنامه نگاری گفت و گو اتفاق بیفتد. وقتی دو طرف دارند حرف می زنند اگر این مبنای تئوریک باشد از دل یک میزگرد می توان به روزنامه نگاری گفت و گو رسید.

-روزنامه نگاری گفت و گو با توجه به صحبت های شما درباره مبنای فلسفی جدید که اشاره کردید، به نظر تحت تاثیر ساختارهای سیاسی و اجتماعی و البته تجربه و گذشته هر ملتی متفاوت خواهد بود.

بله تحت تاثیر همه این ها می تواند باشد. اصلا وقتی ما از گفت و گوهای سقراطی حرف می زنیم این گفت و گوهای سقراطی با گفت و گوی مد نظر باختین متفاوت است. هرکدام از این گفت و گو ها تفاوت هایی باهم دارند. حرف من مشخص است. من می گویم ما نیازمند نظرورزی در حوزه روزنامه نگاری گفت و گو هستیم تا خود مفهوم گفت و گو را بدانیم که چه هست و بپذیریمش و بعد نیازمند تکنیک و فن هستیم و اینکه چه فنونی روزنامه نگاری گفت و گو را شکل می دهد.

-شروع این نظر ورزی از کجاست؟ آیا یک استعداد فرهنگی یا یک زمینه نظری درون جامعه هست که باید آن را بارور کرد یا محیط های آکادمیک باید نظر ورزی کنند و جامعه مطلع شود؟

حتما همانطور که سوال شما هم بود تحقق گفت و گو نیازمند زمینه مساعد نظری است که در فرهنگ و باورهای عمومی و ارزش ها و مهارت های بومی هست و در کنار آن فراهم آمدن امکانات سخت افزاری. خوب رسانه ها از جمله مطبوعات به مقداری زیادی همان ظرف هایی هستند که امکاناتی را برای گفت و گو و خلق مفهوم مشترک توسط طرفین برابر فراهم می کنند. در جواب اینکه می گویید نقطه شروعش کجاست باید بگویم که کار آکادمیک و کار دانشگاه نظر ورزی و طرح و پروراندن مفاهیم است و کار نهاد های صنفی و فنی مثل خود رسانه ها بالا بردن مهارت ها و تکنیک ها و فنون است. این دوتا بی نیاز از هم نیستند. ته ذهن شما این بود که این روزنامه نگاری گفت و گو از این مفاهیم شیک و انتزاعی که امکان تحققش نباشد نیست؟ جواب من این است که هر مفهوم انتزاعی و فلسفی می تواند به برنامه ای برای اقدام هم تبدیل شود. هر برنامه رسانه ای از دل یک سیاست رسانه ای در می آید. اگر ما بپذیریم که مبنای یک نوع روزنامه نگاری را می شود جوری تعریف کرد که اساسش بر برخورد است و اینکه وقتی برخورد شکل گرفت آن وقت خبر است و باید به آن پرداخت، می توانیم به این هم اشاره کنیم که نزدیک شدن ما به هم و به تفاهم رسیدن طرفین هم خبر بشود. در چند هفته اخیر در جامعه ما خبر اهدای سه عضو آتش نشانی که خودش را فدای یک بچه گرفتار در آتش کرده بود در رسانه ها مطرح شد. ممکن است بگویید این به دلیل ارزش خبری عجیب و غیرمعمول بودن خبر شده اما پشت این خبر، یک ارزش بسیار مهم وجود داشت که می تواند به طور مستقل یک ارزش خبری باشد. اینکه کسی جانش را فدای دیگری کرده است، و بعد اعضایش را هم اهدا کند، این هم می تواند تیتر بزرگ رسانه ها باشد. این ها کجا شکل می گیرد؟

-خارج از کلیشه های متعارف روزنامه نگاری.

بله. من می گویم اگر ما خارج از این کلیشه ها، دنبال این باشیم که حتی به عذرخواهی دو نفر از یکدیگر که امکان فهم مشترک را فراهم می کند بپردازیم و این مسائل را ببینیم، می توانیم مقدمه خوبی برای روزنامه نگاری گفت و گو در سطح کلان فراهم کنیم. این روزنامه نگاری در آخر می خواهد بگوید که از ظرفیت های رسانه چطور می توان استفاده کرد تا مفاهمه در جامعه بالا برود. درست است که روزنامه نگاری گفت و گو در شکل یونسکویی اش از پایان دادن جنگ ها هم حرف می زند چون معتقد است که جنگ ها اول در ذهن ها شکل می گیرند و برای مقابله با جنگ باید ذهن ها را بهم نزدیک کرد اما هدف نهایی این روزنامه نگاری افزایش توانش ارتباطی است.

تمرین روزنامه نگاری گفت وگوروزنامه نگاری - گفت و گو با دکتر هادی خانیکی/2

اشاره: زینب کوهیار- روزنامه نگاری گفت و گو نوع تازه ای از روزنامه نگاری مبتنی بر معیارهای فلسفی متضاد با روزنامه نگاری متعارف است. اگر در روزنامه نگاری رایج برخورد، جنگ و ستیز مبنای فکری کار رسانه ای است، در این روزنامه نگاری هدف نهایی افزایش توانش ارتباطی خواهد بود. در مورد چیستی و چگونگی روزنامه نگاری گفت وگو با دکتر هادی خانیکی استادیار علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، درباره روزنامه نگاری گفت و گو مصاحبه کرده ایم. در قسمت اول این بحث تعریف و مبانی روزنامه نگاری گفت و گو مورد بررسی قرار گرفت. اینک در بخش پایانی این مصاحبه از مصادیق و سازوکار های این نوع روزنامه نگاری پرسیده ایم و اینکه نشریه هایی که با این رویکرد منتشر می شوند چگونه مخاطبان را جذب کرده و می فروشند.

- در مصاحبه گذشته به شکل یونسکویی روزنامه نگاری گفت و گو اشاره کردید که معتقد به پایان دادن به جنگ ها از طریق روزنامه نگاری است. کشور سریلانکا که روزنامه نگاری گفت و گو را برای پایان دادن به سه ربع درگیری با ببرهای تامیل دستاویز قرار داده مثال مناسبی برای طرح این سوال است. اگر با روزنامه نگاری گفت و گو بتوانیم به جنگ خاتمه بدهیم، پس می توانیم به حل منازعات و اختلافات اجتماعی و سیاسی هم از طریق این نوع روزنامه نگاری امیدوار باشیم؟

اجازه دهید در جواب این سوال به یک نمونه عملی رسانه ای در ایران خودمان اشاره کنم که به دلیل انتخابات هم بدان پرداخته شده است. طبق قانون هر نماینده ای مصونیت پارلمانی دارد. ازدل همین مصونیت پارلمانی دستوری از ناحیه امام آمد که به یک امر اخلاقی دامن می زد و آن هم این بود که هرکسی که از تریبون مجلس به او اهانت شود، حق دارد در مجلس از خودش دفاع کند. نتیجه این اصل اخلاقی رسانه ای چه می تواند باشد؟ اول این است که کسی قربانی بی حرمتی نمی شود. دوم اینکه اگر هر نماینده ای بداند که درست است که مصون است اما متقابلا اگر به کسی اهانت کند، او خواهد آمد و از همین تریبون جواب حرفش را خواهد داد. این دستور عملا منازعه را کاهش می دهد و فرهنگی را پیش می برد که درجه غیرسازی اش کمتر می شود. بحث ما هم همین است. شما می توانید اصول فراوانی را استخراج کنید از همان مبنایی که برای روزنامه نگاری گفت و گو مطرح کردیم که با روزنامه نگاری ستیز متفاوت است. روزنامه نگاری گفت و گو ازرش های دیگری را دنبال می کند و این ارزش های متفاوت از دل همین مبنای متفاوت استخراج می شود. در اینجا اینکه من چطور رقیبم را از میدان به در کردم ارزش نیست، اینکه من چطور رقیبم را وارد بازی کردم ارزش است.

- ما تا اینجا درباره رسانه و روزنامه نگاران حرف زدیم. اکنون سوال من درباره مخاطبان است. چه چیز باید در مخاطب بیدار شود تا نشریه ای را که مبنای کار روزنامه نگارانش جنجال و برخورد نیست را به نشریه ای که با همان ارزش های روزنامه نگاری متعارف منتشر می شود ترجیح دهد؟

اول ببینید که فرایند تغییر چگونه است. تغییر ابتدا در نگرش ها، بعد در رفتار ها و بعد در ساختار ها اتفاق می افتد. اول نوع نگاه ماست که تغییر می کند، بعد رفتارهای ماست که دگرگون می شود و همین دگرگونی باعث تغییر ساختار ها و یا شکل گیری نهاد های تازه خواهد شد. گفت و گویی شدن در عرصه رسانه هم به همین منوال پیش خواهد رفت. اولین تغییر در ذهن شهروندان است. وقتی ذهن شهروندان تغییر کند، بازار هم به تبعیت از آن تغییر می کند. مردم دنبال چه رسانه ای خواهند رفت؟ رسانه ای که توی دلشان را خالی کند و از اتفاقات مهیب در جامعه بگوید یا اینکه سراغ رسانه ای می روند که از خوبی های محیط زندگی هم بگوید و جامعه را همه جانبه ببینید. این دونگاه متفاوت است. در فرهنگ و تاریخ ما این دو نگاه هست. ببینید ناصر خسرو یک شاعر علوی مبارز است. عمرش را هم در مبارزه گذرانده است و در آوارگی، در این حد که وقتی به شهرش برمی گردد، آنقدر سال گذشته که برادرش او را نمی شناسد. همین ناصرخسرو چون مبنای فرهنگ و نگرشش به نظر من نگرش گفت و گویی است رباعی معروفش را می گوید و رابطه بین مسلمان ها و مسیحی ها را در دوران خودش تعریف می کند. ناصرخسرو می گوید:

تو مومن و گزیده محمد را او کافر و گزیده مسیحا را

ایشان پیامبران و رفیقانند تو دشمنی بیهوده ترسا را

او مبنای این تفاوت را حضرت محمد (ص) و عیسی (ع) معرفی می کند که باهم رفیقند و می گوید شما به عنوان پیروان آن ها چرا باهم جنگ می کنید؟ یا آن نوع نگاه کسی مثل سید علی همدانی عارف معروف که باعث گسترش اسلام در شرق ایران شد دارد. او می گوید:

هر که ما را یاد کرد ایزد مر او را یار باد

هرکه ما را خوار کرد از عمر برخوردار باد

هر که اندر راه ما خاری فکند از دشمنی

هر گلی از باغ وصلش بشکفد بی خار باد

تفاوت این نوع نگاه را ببینید با نگاهی که دنبال گرفتن حال دیگران است. این نگرش هاست که رفتار اخلاقی و عارفانه و مبتنی بر مدارا و تحول را درست می کند و ساختمان های مبتنی بر مدارا هم از دل آن بیرون می آید. وقتی این چنین وضعیتی باشد مشخص است که نشریه شما می فروشد. درواقع نشریه ای فروخته می شود که اوضاع را بهم نمی زند نه آن نشریه ای که اوضاع را بهم می زند. خریدار داشتن بستگی به این دارد که چه مبنای ارزشی از دل فرهنگ بیرون می آید. اگر از دل نگرش ها و ساختار ها ارزش ها سوق پیدا کند به این سمت که رسانه ای بهتر است که ساختارهای دانش را تقویت کند، آرامش را در جامعه رواج دهد، سطح تحمل را بالا ببرد، زیر پای آدم خالی نشود، نترسد و احساس نا امنی نکند، آن وقت است که مخاطب سراغ این نوع نشریه های خاص هم خواهد آمد.

- سوال آخرم درباره یکی از قالب ها یا تکنیک های روزنامه نگاری گفت و گوست. به نظر می رسد مناظره می تواند یکی از سازوکارهای ترویج گفت و گو در جامعه باشد. شما با این تلقی موافقید؟

بله. مناظره می تواند سازوکاری برای روزنامه نگاری گفت و گو باشد و البته می تواند سازوکار ستیز هم باشد. شرط اینکه هرکدام از این ها باشد این است که تکنیک ها و سازوکار ها را در کدام سو به کار می برد. آن مناظره ای گفت و گویی می شود که به قول معروف تحریر محل نزاع را بکند. یعنی معلوم شود که مابه الاختلاف چیست. به تعبیر علوم اجتماعی مسئله را به درستی روشن کند یا تعریف کند. فرض کنید نسبت به یک مسئله ای دو دیدگاه مطرح می شود. این مسئله باید در یک روندی توسط طرف مقابل فهمیده شود، و نقد شود نه اینکه فرصتی برای فهمش وجود نداشته باشد. دو طرفی که جلو تر تصمیمشان را نسبت به هر مسئله ای گرفته اند مسلما گوشی برای شنیدن ندارند. حالا بلند حرف می زنند یا یواش حرف می زنند، یا بی صدا حرف می زنند. چه زمانی بلند حرف می زنند؟ وقتی ادعای خودشان را می گویند. چه زمانی یواش حرف می زنند؟ وقتی سکوت کردند که طرف مقابل حرف بزند، اما فقط سکوت کرده اند و گوش نمی دهند. وقتی شنیدن دراین روند رخ نمی دهد مناظره هم به منازعه تبدیل می شود. خیلی از این مناظره ها منازعه است.

- جایی درباره رفتار ها در مناظره ها و واکنش ها گفته بودید که جامعه ما این مسئله را تمرین نکرده و این عدم تمرین باعث اختلال می شود. می توانیم نتیجه بگیریم که روزنامه نگاری گفت و گو با هر سازوکاری که پیش برود، یک رویکردی در روزنامه نگاری است که به تدریج باید شکل بگیرد و با یک راهکار و یک دستورالعمل در مقطع کوتاهی رشد نمی کند.

این نتیجه گیری درستی است. روزنامه نگاری گفت و گو از تمرین گفت و گو بر سر مسائل کوچک و قابل لمس شروع می شود و به تدریج بالا می رود، نه از مسائل کلان و مورد اختلاف که بحث درباره آن ها جایی برای فصل مشترک نگذارد.

فن بیان...
ما را در سایت فن بیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dsetarederakhshanardabil13690 بازدید : 197 تاريخ : دوشنبه 10 آبان 1395 ساعت: 0:36